برگرفته از: نفت در آیینه هنرهای تجسمی معاصر ایران تا پیش از انقلاب ۵۷
نویسنده: فَرانَک عبدی / میدان

شاید از هوشنگ پزشکنیا به عنوان تنها نقاش ایرانی بتوان نام برد که در آن دوران بیشتر آثارش حول مسئله نفت و کارگران نفت است. بومیان و زحمتکشان تصویر شده توسط او نیز به نوعی با همین مسأله در ارتباطاند، انسانهایی که در نبرد با نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در شهرهای مدرن و نفتی دست خالیاند
او در سال ۱۳۲۱ به استانبول رفت و در هنرکدهٔ استانبول زیر نظر پروفسور لئوپولد لوی تحصیلات خود را در رشته نقاشی آغاز کرد. پزشکنیا در سال ۱۳۲۵ به ایران بازگشت. به آبادان رفت و به استخدام شرکت نفت درآمد و در همین دوران با ابراهیم گلستان که او نیز کارمند شرکت نفت بود، رابطه دوستانهای پیدا کرد.پزشکنیا در نهایت سال ۱۳۳۷ پس از استعفا از شرکت نفت به تهران نقل مکان کرد
نوۀ او، سحر خلخالیان، سال ۱۳۹۵ کتابی با عنوان «سایه پدربزرگم» منتشر کرده است که بسیاری از نقاشیهای کمتر دیده شده از هوشنگ پزشکنیا را نیز در بر دارد

ابراهیم گلستان در خاطراتش از همکاری با او در شرکت نفت چنین یاد میکند : یک بار هم شرکت دستور داده بود که در رستورانهایش باید تمام پیشخدمتها یک شال سرخ ببندند و پابرهنه بگردند. پیشخدمتها که میگفتند اشکال در شال قرمز و پای برهنه و این تهمانده رسم یادبود مستعمراتی نیست، در حقوق ناچیز است، دستور را به جای بهانه گرفتند و اعتصاب راه افتاد. ناچار شرکت آن روز رستوران را سلف سرویس کرد. وقت نهار هوشنگ، انگار یک تصادف ساده است، یک سکندری برداشت، خود را به میز خوراکها زد که ظرفها برگشت و غذاها ریخت. * او معصومانه رو به سرپرست انگلیسی آنجا کرد و گفت آیام وری ساری

چنانچه اشاره شد در واقع برای اولین بار شاید هوشنگ پزشکنیا باشد که در کنار آثاری از دهقانان و زندگی دهقانی به واسطه حضور در شهری نفتی و مدرن آبادان پای کارگران صنعتی را به نقاشی فیگوراتیو آن دوران باز کرد. در نقاشی کارگران صنعت نفت با فیگورهایی بسیار ساده و یکشکل روبهرو میشویم؛ شاید برای اشاره به از خود از بیگانگی












نفت در آیینه هنرهای تجسمی معاصر ایران تا پیش از انقلاب ۵۷
نویسنده: فَرانَک عبدی / منبع: وبسایت میدان